!این صفحه فعلن در وضعیت آزمایشی قرار دارد

2011/12/22

بیاد ایلماز گونه ی هنرمند خلق

ایلماز گونه ی هنرمند خلق 

ايلماز گونه هنرمندي توده اي بود و به آنان كه مي خواستند هنر انقلابي بيافرينند جرات داد ـ جوي وجود داشت كه اينكار شدني نبود، در ميان نيروهاي مترقي يك نوع "هنر براي هنر" مطرح بود ـ او به آنان الهام داد. او از فرصتهايي كه داشت استفاده كرد ولي در راه هنر انقلابي. او چنانچه مي خواست مي توانست يك هنرمند بورژوا باشد. وقتي كه يك شخصيت يا هنرمند معروف هستي بايد اعلام موضع بكني. در تركيه چنانچه بگويي كمونيست هستي ياغي شناخته مي شوي ـ خودبخود هفت سال زندان ـ غالب اوقات اين هنرمندان هستند كه شامل اين قانون مي شود. يلماز گونه ي گفت: "وقتي چنين قانوني وجود دارد بايد بخود جرات داد و عليه آن كاري كرد. يكبار او در مقاله اي نوشت: "من يك كمونيست هستم، يك ماركسيست ـ لنينيست" و هفت سال برايش بريدند. ولي او معتقد بود كه اين ضربه ايست بر قانون آنان. او با قانون "تبليغات كمونيستي" چندين بار، عملا هر دفعه سخنراني كرد، سيلي خورد. 10 ميليون كرد در تركيه هستند، ولي آنها هم غيرقانوني هستند، آنها نبايد بزبان خود بنويسند يا سخن بگويند، آوازهاي كردي مجاز نيستند ـ هر زبان ديگر دنيا در تركيه مجاز است بجز كردي. يلماز با غرور مي گفت كه كرد است، اين تقريبا بدتر از كمونيست بودن است چرا كه تجزيه طلب قلمداد ميشوي. خيلي از هنرمندان كرد اين واقعيت را پنهان مي كنند. يلماز اهميت اعلام اين مسئله را دريافت.

او پس از زندان بعنوان كارگر براي حمل حلقه هاي فيلم از يك سينما بديگري، وارد صنعت فيلم شد. او افراد زيادي را از اين طريق ملاقات كرد و بخشي از آنان شد، نه بعنوان يك بورژوا، بلكه يكي از مردم. اين، به قابليت او براي بروشني تصوير كردن مردم نقاط مختلف تركيه، آنچنان كه هستند، افزود. چرا كه آنان را خوب مي شناخت. در آنزمان شخصيتهاي شسته رفته و "زيبا" شبيه اروپائيان به صحنه هاي تركيه راه مي يافتند. گونه ي در چند فيلم رلهاي كوچكي داشت ولي بشكل خود توده ها بود. او صورتي معمولي داشت و بهمين دليل سريعا مشهور شد. در يك دوران 5 ساله در سالهاي 60 حدود 100 فيلم بزن بزن ساخت كه خودش در آنها رل عمده داشت. او وسيعا معروف شد.

در مرحله دوم از كار سينمائيش او هم رل اول را بازي كرد و هم سناريوها را كه در مورد مسائل اجتماعي بودند نوشت. اين پيشرفت عمده اي براي او بود و باعث شهرت اين فيلمها شد. آنچه كه ميشود به آن مرحله سوم گفت دوراني بود كه او سه فيلم "عروس زمين" يك داستان سنتي دردناك 1968، "گرگهاي گرسنه" 1969، و بالاخره "اميد" كه بيان آغاز رئاليسم اجتماعي در تركيه بودند را ساخت.

فكر مي كنم "اميد" مهمترين فيلم در تاريخ سينماي تركيه و بهترين كار يلماز گونه ي باشد. طريقي كه اين فيلم با مسئله خانواده، زمين، مبارزه مردم و روابط بين تحتاني ترين اقشار جامعه برخورد مي كند. و در اين زمينه فيلم بيان تفاوت ميان ايده آليسم و رئاليسم، با تاكيد بر رئاليسم است. اين يك داستان واقعي زندگي است نه يك چيز سمبليك و يا محصول تخيل. شخصيت اصلي فيلم بدنبال گنج است تا بتواند مشكلاتش را حل كند و وقتي آنرا نمي يابد، روابط خانوادگي و همه چيز خراب مي شود، او به نوميدي دچار شده و ديوانه مي شود. اين اولين فيلمي است كه بطور مثال در آن قهرمان گونه ي، كتك ميخورد ـ بجاي اينكه هميشه برنده و يك شخصيت قوي باشد. بنابراين ميتوانيد جنبه هاي اصلي از رئاليسم اجتماعي را در اين فيلم ببينيد. در اين فيلم وي تمام قدرت هنري خود را يكجا فرا ميخواند. وقتي الياكازان، براي اولين بار آنرا ديد گفت "ما با يك فيلمساز بسيار پرقدرت طرفيم". فيلم سريعا در تركيه بعنوان ضد مذهب و "تحريك كننده"، محرك فقرا عليه سيستم قدغن شد. "اميد" قاچاقي خارج شده و در فستيوال ونيز برنده جايزه مخصوص شد. گونه ي به جرم خارج كردن يك فيلم ممنوع از تركيه و نشان دادن يك دهقان تركي از جنبه منفي آن در ديگر كشورها، از جانب حكومت مورد تعقيب قرار گرفت.  اصل مقاله در وبسایت حزب م ل م موجود است

ترجمه ترانه "ورود ممنوع" از شورای جوانان

تقدیم به مدافعان "دخالت بشر دوستانه"!! ه

ورود ممنوع/TUNCEL KURTIZ
شعر: اُمیت ایلتر
دکلمه ی: تونجل
موسیقی: گروپ یوروم
برگردانِ :اولدوز درخشان (شورای دانشجویان و جوانان چپ)
(کنسرت گروپ یوروم استانبول.گروپ یوروم شاخه هنری DHKPC- )

---------------------------
به اعماق، همواره عمیق تر می کَنیم
کجاست قلب طلایی عصرمان
قلب طلایی عصرمان را می جوییم
بالای سرمان کره ای سنگین
و آسمانی در دوردست،بسیار دور
به اعماق، همواره به عمق می کَنیم
کجاست آن قلب طلایی عصرمان
معدنچیانیم ما
انقلابیونیم
منفجر می شویم
چونان آتشفشان
این عصر نمی تواند شکستمان دهد
خسته نیستیم!
اهل بغدادیم،در بغدادیم،اهل بغدادیم
ناممان مجهول مانده زیر آوار بمب ها
ناممان مجهول
می سوزد و گُر میگیرد، تنها و عزیزانمان
خاکستر مان می ماند پسِ پشت
و حرف مان
و خشم مان
خشممان، خشممان
خشمگینیم
خاکستر را باد می پراکند،حرف می ماند و خشم بزرگ می شود
بزرگ می شود
اهل بغدادیم در بغدادیم، اهل هر گوشه ی این دنیاییم
با موج های این دریای خون
یانکی ها را خفه خواهیم کرد
اهل بغدادیم، در بغدادیم، اهل هر گوشه این دنیاییم
ورود ممنوع!عصیانی سر برداشته دربرابر امپریالیزم
هر چه کُشتی دیگر تمام شد!تمام!
ورود ممنوع!عصیانی سر برداشته دربرابر امپریالیزم
هر اجاق خانه ای که خاموش کردی،دیگر تمام شد!
کافیست!
بمب هایت را توان ایستاندنِ این سیل نیست
حسابی است که باید رسیدگی شود
کافیست دیگر، بس است!
باران بمب هایت حسابی خواهد داشت
باید داشته باشد
کافیست دیگر، بس است!
زمانِ حساب فرار رسیده!
جان سوخته ی سرزمین های بمباران شده
هنوز حرفشان تمام نشده است
به نام تمامی خلق هایی که بمباران شدند
بار دیگر فریاد می زنیم
آمریکای قاتل
نخست غرش صدایمان یانکی ها را بیرون خواهد کرد
بعد خودمان
خلق سوخته ی سرزمین های بمباران شده
پرسش هایش تمام نشده است
تمام نخواهد شد
گذرگاهی برای آمریکا نیست

هی.... ما اینجائیم
تُرکیم، کُردیم، عربیم
تا وقتی، استثمار و اشغال و استیلا هست
هستند کسانی که فریاد بزنند
یا استقلال یا مرگ!
زنده ها، زنده خواهند شد
تا ما هستیم گذرگاهی برای آمریکا نیست
ما اینجائیم
ما خلقیم
تا وقتی،استثمار و اشغال و استیلا هست
جنگِ رهایی هم خواهد بود
ما خلقیم
بغداد! صدای ضجه ی کودکانه سوخته در هم تنیده می شود
ضجه ها به دجله، و نهر ها به دریا(دنیز- استعاره از نام دنیز گزمیش انقلابی تُرک)
دریای طوفانی چونان ماهیر(ماهیر چایان رفیق تُرک انقلابی) در میانه میدان ها
بزنید ای موج ها
بزنید به صخره های MADE IN USA
دریاها مرتفع شوید
تا میادین را سیل فرا گیرد
و یانکی ها خفه شده و شرشان کم شود
از TONI تا CANI اش
ضجه های کودکان بغداد در میدان ها
فریاد پر از خشم ،سنگ و آتش
کینه مان به اندازه ی درد کودکان سوخته بزرگ است
که نوزادان بغدادی را چنین سوزاند؟
برای کدام منفعت پستی، تکنولوژی هایی چنین عظیم
آتش زدند، بمباران کردند، می دانیم!
می دانیم!
جرم آشکار است
مجرم مشخص
امپریالیزم
لزومش احساس شد
بزرگ ترین جزا، عادل بودن در برابر این بشر دوستان است
به قد درد کودکان سوخته ی بغدادی
بی ترحم خواهیم بود در برابر کابوی ها
به اندازه ی آه سوختگان بغدادی
عادل خواهیم بود
www.youtube.com
TUNCEL KURTİZ - GECİT YOK / SUAVİ - BU MEMLEKET BİZİM GRUP YORUM 25.YIL

گفتگوی امیر حسن پور با موریس د کاپیتورن

ایران تریبونال: گفتگوی امیر حسن پور 
با موریس دنبی کاپیتورن نماینده ویژه سازمان ملل 
کمیسیون تحقیق حقوق بشر در ایران
  http://www.youtube.com/watch?v=UAGyHVaUCAM

مصاحبه با شورای جوانان و دانشجویان چپ

ارزیابی از مبارزات دانشجویی
در گفتگوی با فریبا امیرخیزی از فعالین دانشجویی شورای دانشجویان و جوانان چپ
با رادیو دموکراسی شورایی

برگزاری جلسه ی بحث و تبادل نظر در بروکسل

مساله ی اتمی و خطر حمله ی نظامی
در تاریخ 17 دسامبر در بروکسل - کافه دُل مول جلسه ی بحث و تبادل نظر برگزار شد و مسائل مهمی از طرف شرکت کنندگان بررسی شد
مهمترین بحث های این جلسه : ه
بررسی نظامی، اقتصادی و سیاسی کشورهای سرمایه داری بزرگ خواهان دخالت نظامی
بررسی هیات حاکمه ی ایران و شکاف موجود در آن در پرتو حمله ی نظامی
بررسی و بحث حول کمپ طرفداران جنگ و منافعی که در پی آن هستند
پراکندگی نیروهای واقعی مخالف جنگ و چرایی و چگونه گی اتحاد آن ها و حول چه محورهایی
بحران جنبش ها اجتماعی در ایران و البته در مقیاس جهانی که بدون حصور و فعالیت نیروی انقلابی پیشرو افقی فراتر از افق موجود یا اسارت در چنگ نیروهای واپس گرا ندارد
برنامه با نمایش دو فیلم کوتاه از آرشیو تلویزیون آرته در مورد وضعیت نظامی ایران و اسرائیل و در مورد برنامه ی اتمی ایران آغاز شد و تقریبا اکثر شرکت کننده گان در بحث ها درگیر بودند. فعالین جوان شرکت کننده در برنامه نیز بر اهمیت فعالیت های نسل خود در فراهم کردن زمینه ی ایجاد و دخالت گری نیروهای انقلابی در جنبش های اجتماعی تاکید کردند که اهمیت زیادی داشت
امیدواریم که بتوانیم برنامه های دیگری بر سر این موضوع تدارک ببینیم



2011/12/05

مصاحبه با شورای جوانان و دانشجویان چپ

مصاحبه ی "پژمان رحیمی" از رفقای شورای جوانان و دانشجویان چپ با رادیو صدای زنان 

درباره ی مقاله ی: خشونت قانونی علیه زنان در ترکیه ی تحت حاکمیت حزب نئولیبرال-اسلامی “عدالت و توسعه”ه
(نوشته ی سولماز بهرنگ/پژمان رحیمی)
http://www.sedayezanan.org/​audio11/AF3596.rm
www.sedayezanan.org





شورش سیاه در بروکسل

شورش گسترده ی آفریقایی ها در بروکسل با پلیس ضد شورش
 امروز از ساعت 14 بخش پورت دو نامور در مرکز بروکسل صحنه ی درگیری جوانان آفریقایی به ویژه کنگویی ها با پلیس ضد شورش بلژیک بود. این درگیری تا ساعت 21 ادامه داشت. وقتی به صحنه رسیدم تمام میادین و خیابان های اطراف با پلیس محاصره شده و هر رفت و آمدی از خارج از حلقه ی محاصره به درون را کنترل و تفتیش بدنی می کرد. بسیاری به خاطر اعتراض به این عمل دستگیر شدند. دوربین ها گرفته می شد، گروه های "اشغال بروکسل" که قصد ورود به این خیابان را داشتند دور شدند و دستگیر و ... در سمت دیگر آتش بود که در جای جای خیابان ایکسل و منطقه ی مونتاین بروکسل -منطقه ی آفریقایی ها- روشن بود و شیشه ی سینماها و بوتیک ها و مغازه ها و ... محل خرد شده بود. جوانان سنگ و چوب بدست آفریقایی در حال جنگ با پلیس
 اما ماجرا چه بود؟ پارسال در چنین روزهایی کابیلا با تقلب برای بار دوم و شاید مادامالعمر به ریاست جمهوری کنگو رسید و دولت سابقا استعمارگر بلژیک -کنگو مستعمره ی بلژیک بود و هنوز هم کماکان نوع نوین استعمار گری را اعمال می کند- به سرعت انتخابات را به رسمیت شناخت و اتحادیه ی اروپا را تحت فشار گذاشت و بدین شکل اتحادیه اروپا کابیلا را برسمیت شناخت. در همان روزی که در سال قبل کابیلا به رسمیت دنیا شناخته شد، 240 نفر در کنگو کشته شدند و فقط بیش از 80 نفر سر زده شدند. امروز دوباره بلژیک در اتحادیه ی اروپا پیشنهاد سفر کابیلا به اروپا را داده برای یک برنامه ی اقتصادی و جوانان کنگویی و سایر آفریقایی ها به سرعت و بدون درخواست مجوز از پلیس منطقه را اشغال و به آتش کشیدند و خرد کردند و ... اعتصاب کارگران حمل و نقل کمک بزرگی برای پلیس بود که سایر آفریقایی ها و جوانان رادیکال و چپ نتوانند خود را به محل برسانند. در صحنه هایی که حضور داشتم هجوم پلیس با گاز اشک آور و ماشین آب پاش و نیروهای تا دندان مسلح و مجهز به محله بود و توسط هلیکوپتر ساپورت می شد و در سوی دیگر شورش جوانان -زن و مرد- آفریقایی. تا ظهر اخبار حاکی از زخمی و بستری شدن دو شورشی و یک پلیس می داد اما غروب شاهد بیش از 15 نفر شورشی و 8 پلیس بودم که با آمبولاس از محل خارج شدند!!! باید این واقعه را در شرایط فعلی به خوبی بررسی کرد و جوانان آفریقایی را به حرف نشست